او یک غریبه بود و غریبه یعنی خطر!
رمان و باز هم سفر نوشته ناصر یوسفی در مورد قانونی است که همه اهالی شهر باید رعایت میکردند.
مردم شهر از زمانی که به یاد داشتند این رسم را اجرا می کردند. هر دختر و پسری که به سن چهارده سالگی می رسید باید به سفر بزرگ می رفت. این بخشی از قانون بزرگ شدن بود.
سام شنیده بود گاهی سفر بچه ها ماه ها و سال ها طول می کشد. شنیده بود بعضی ها پس از چند سال به خانه برگشته اند. حتی شنیده بود بعضی ها هیچ وقت برنگشته اند. هیچ وقت!
در این رمان میخوانیم:
چرا فکرمیکنی راه ما یکی است. تو میخواهی خودت را بشناسی اما من میخواهم دنیا را بشناسم. این دو جاده یکی است؟ نمیدانم. فقط میدانم جاده ای که ما را به خودمان می رساند گاهی سختتر، تاریکتر و دشوارتر است. گاهی رسیدن و عبورکردن از کوهی بزرگ به مراتب سادهتر از رسیدن به خود است. جاده ای که ما را به خودمان میرساند گاهی آنقدر تاریک و خطرناک است که میتوانی درآن گم شوی.
درباره ناصر یوسفی، نویسنده رمان و باز هم سفر
یوسفی دانشآموخته ی روانشناسی آموزش کودکان خردسال است و دکترای آموزش و پرورش دارد.
او جایزههای بسیاری از نهادهای مختلف از جمله شورای کتاب و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دریافت کرده است.
یوسفی به عنوان متخصص ارشد مسائل کودکان، مشاور سازمانهای بینالمللی چون یونسکو و کمیساریای عالی سازمان ملل است.
و باز هم سفر یکی از کتاب های موفق ناصر یوسفی است که توسط نشر افق منتشر شده است و تا به حال چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.